عنوان: اخلاص در عرفان اسلامی محقق: زهرا قرائی زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی مقدمه در این مطالب که با محوریت موضوع اخلاص در عرفان جمع اوری شده,سعی بر این است که به مبانی اخلاص وتعریف وذکر انواع ان اشاره ای شود تا برای خواننده مفهوم ان اشنا گردد ؛ چرا که اخلاص یکی از مفاهیمی است که در زندگی روزمره وعادی مردم بسیار به کار برده می شود. اما اخلاصی که در این تحقیق به ان می پردازیم ,اخلاصی خاص است که عارفان به منظور پاکسازی نفس ونیت خودانرا انجام می دهند تا اعمالشان از روی معرفت انجام گیرد وزمینه ی وصل عارف به معشوق را فراهم اورد.براستی باید این اخلاص رااز زبان عارفان واشنایان به عرفان شنید که طعمی از جلوه ی حق تعالی ومعرفت او را چشیده اند.امید است این تحقیق مقبول افتد. چکیده اخلاص انست که ادمی عمل خودرا به نیت قصد قربت انجام دهد و از خواسته خود برای رضای پروردگار صرف نظر کند وتسلیم امر خدا در انجام ان عمل شود.در اینصورت انسان غرور را کنار میگذارد وتمرین جلب رضای حق میکند تا هم نفس خود را مهار کرده باشد و هم زمینه موفت بیشتری به حق تعالی را اماده کرده باشد ومخلص انست که این خصوصیات را داشته باشد. اخلاص وصدق از نظر غزالی به 6 وجه تقسیم میشود که صدق در گفتار,نیت وارادت,عزم, وفای به عزم,عمل ومقامات در دین است که هر کدام در متن اصلی مورد بحث قرارمیگیرد. سپس سخنان امیرالمومنین وسایر ائمه نیز در مورد اخلاص بیان میشود تا مشخص شود که برای ایشان چه اندازه اهمیت داشته که مومنین با اخلاص در نیت وعمل زمینه خوشنودی خداوند را فراهم اوردند. اخلاص مینایی است که اگردر کسی ایجاد شود به خوبی میتواند حقیقت خدا را از مجموعه نقایص بفهمد واخلاص همه فضایل اعمال را با خود دارد وعلامت اخلاص قبول شدن عمل است. کلید واژه: تسلیم - خالص - اخلاص- دین- راضی- صدق - عمل ادمی- میل ادمی- نفس می دانیم که از نظر اسلام عملی ارزش دارد که به نیت قصد قربت انجام پذیرد یعنی در انجام عمل شخص از میل و خواسته ی خود صرف نظر کند وبه قصد تسلیم به امر خدا واطاعت از او انرا به انجام رساند واین لازمه ی مقبولیت عمل در پیشگاه الهی است. وقتی انسان تسلیم اوامر الهی شده اراده ی خود را تابع اراده ی خدا می گرداند ودربرابر اوامر واحکام الهی از میل و خواسته ی شخصی خود صرف نظر می کند همین گذشتن از میل وخواست خود در برابر فرامین الهی ومخالفت باامیال وهوسهای خویش بهترین وسیله ی عملی برای تضعیف خود خواهی است.زیرا در هر بار گرایش های ناشی از خود خواهی رادر درون خود مهار نموده وهر میلی را که معارض با دستور خدا باشد سرکوب می نماید ولذا هر بار که شخص علیرغم میل درونی از خواست خود درمیگذرد وخویشتن را تسلیم امر خدا می گرداند یک قدم در جهت تقلیل خود خواهی پیش می رود.اما انکس که جز امیال وهوس ها و خواسته های خود از کسی دیگر فرمان نمی گیردودر تمام مراحل تابع نفس خویش است رفته رفته بر شدت خود خواهی او افزوده می گردد.بنا براین انجام احکام الهی در تمام مراحل زندگی شبانه روزی البته با نیت خالص وفقط به منظور نزدیکی به خدا خود بهترین وکاملترین روش برای مهار کردن حس نیرومند خود خواهی وغلبه بر نفس سرکش است.(1) راستی برای هر امر حقی حقیقتی است وبنده به حقیقت اخلاص نمی رسد مگر اینکه دوست نداشته باشد که او را به هیچ عملی بستایند.پیامبر اکرم (ص) خلاص ونجات تنها به اخلاص ممکن میشود.امام علی (ع) خداوند متعال فرمود:هرکه در عملی دیگری را شریک من قرار دهد(عمل خالص برای خدا نباشد)ان عمل را از او نمی پذیرم مگر عملی که تنها برای من باشد.امام صادق (ع) (2) نیت اخلاص صدق اخلاص نزد غزالی عبارت است از صافی شدن از شایبه واصطلاحا (فعل مصفای مخلص)را اخلاص نامیده است یعنی عملی که صرفا برای خدا باشد. صدق نزد غزالی شش وجه دارد :صدق در گفتار,نبت وارادت ,عزم؛وفای به عزم,عمل ,ودر تحقیق همه ی مقامات دین؛وکسی که درهمه ی انها به صدق موصوف شود,صدیق است؛اما ممکن است کسی 1) کتاب اخلاق اسلامی :محمد علی سادات :168 2) اخلاق اسلامی :محمد علی سادات :199 در بعضی از انچه ذکر شد صادق باشد اما درهمه ی وجوه صادق نباشد.پس درجات صدق بی نهایت است و صدیق حقیقی کسی است که در همه ی کارها صادق باشد. صدق در گتار عبارت است ازمطابقت خبر با واقع ونگهداشتن زبان از معاریض مگر در ضرورت مطابقت خبر با واقع ونگهداشتن زبان از معاریض مگر در ضرورت وفای به عهد نیز جزء صدق گفتار است. صدق در نیت وارادت ,ان است که در حرکات وسکنات فرد انگیزه ای غیر خدا نباشد.صدق عزم ان است که در نفس خود گویداگر خداوند به من مال,جاه و... دهد هنها را در راه خدا انفاق کنم وبه کار برم,و در عزم خود راسخ وصادق باشد وتردیدی نداشته باشد. صدق در وفای به عزم,ان است که هر گاه وعده ها که در نفس خود کرده بود,در صورت یافتن امکانات عزم او سست نشود وهمچنان کند که با خود وخدا عهد بسته بود. صدق در اعمال انچنان است که بکوشد اعمال ظاهر او دلالت نکند بر کاری در باطن او,که بدان متصف نباشد واین بدان معنی نیست که اعمال نیک را رها کند,بلکه باطن را اصلاح کند ومطابق ظاهر گرداند. صدق در مقامات دین عالیترین صدق است وان رسیدن به غایت وحقیقت مقامات دین است,کسی را که بدانها رسد صادق گویند.(1) اخلاص در عمل اخلاص در عمل انستکه شخص نیت را از افکار ناپاک خالص سازد.عالیترین درجه ی اخلاص انستکه ادمی در انجام اعمال خود ذات خدارا در نظر داشته باشد ودر صفات وافعال او تفکر نماید وبه مناجات او قیام کند پس از ان به نفع اخرت کار کندواز این راه بحظ نفس خود نایل گردد.درباره اخلاص انستکه بگویی پروردگار وموثر حقیقی درتمام کارهاخدا است وباین عقیده چنانکه مامور هستی استقامت داشته باشی,کار برای خدا کنی ودر نظرنداشته باشی که دیگران ترا بدینعمل بستایند. قال الله تعالی:وماامروالالیعبدواالله مخلصین له الدین(2) مردم مامور شده اند مگر اینکه با اخلاص کامل خدارا عبادت کنند وتظاهرکامل بدین او داشته باشند. ایضا:الا لله الدین الخالص(3) بدانید که دین کامل وخالص دین خداست 1) کتاب اخلاق عارفان (دکتر مهین پناهی ص 310 2)ایه 3 سوره زمر 3)ایه 5 سوره بینه ایضا:الا الذین تابوا واصلحوا و اعتصمو ابالله و اخلصوا دینهم لله (1) مگر مردمیکه از در توبه درامده خودرا اصلاح نمودندوبریسمان محکم خدا دست دراورده و دینشان را برای خدا خالص ساخته اند. امیرالمومنین(ع)فرمودند:افرین بر کسیکه عبادت ودعایش راازروی اخلاص کامل نماید و قلبش را بدانچه می بیند توجه ندهد وذکر خدا را بچیزهایی که گوشش می شنود فراموش نکند وسینه اش از انچه بدیگران اعطا شده خسته نگردد. حضرت باقر(ع) میفرمایند:هیچ بنده ای چهل روز کامل ایمانش را خالص نمیسازد مگر اینکه خدای متعال اورااز دنیا دور سازد وبه درد و دوایش بینا گرداند وپایه حکمت را دردل او استوار وزبانش را با دلش گویا سازد. حضرت صادق(ع) ذیل ایه شریفه:لیبلو کم ایکم احسن عملا. تانیکوکارترین شما را بیازماید می فرمایند منظور انستکه هر کس از شما عملش بحق نزدیکتر باشد مورد ابتلا قرار میگیرد نه هر کس که بیش از دیگران عمل کرده باشد وثابت است که کار ثواب ترس از خدا ونیت صادق است.سپس اضافه فرمود:باقی ماندن بر عملی تابسر حد خلوص برسد دشوارتر از خود عمل است وعمل خالص انست که در انجام ان نخواسته باشی دیگری بغیر از خدا ترا بر ان بستاید ونیت از عمل برتر است وبدانید که نیت همان عمل است سپس این ایه را قرائت فرمود:(کل یعمل علی شاکلته) هر کس در خور نیتش عمل میکند. راه پیدایش اخلاص انستکه ادم از ارزوهای نفسانی خود بکاهدوبند طمع راازدنیا ببرد وتنها متوجه اخرت باشد وچنان در این معنی جدیت بخرج دهد که اثرش بقلب او هویدا گردد.در عین حال متوجه باشد بیشتر اعمالست که ادمی در انجام انها خود را به مشقت می افکند وخیال میکند خالصا لله انجام داده با انکه در انجام انها مغرور بوده ونمیدانسته از چه راهی به اسیب وافت گرفتار گردیده. از شخصی حکایت کرده اند که میگفت سی سال نمازهای یومیه خود را در صف اول جماعت در مسجد بجا می اوردم روزی بر اثر پیش امدی از امدن به مسجد معذور گردیدم وقتی رسیدم که صف اول را اشغال کرده بودند در صف دوم اقتدا کردم واز اینکه مردم بر خلاف همیشه مردم مرا در صف دوم میدیدند شرمنده شدم دانستم روزهای دیگر که مرا در صف اول میدیدند موجبات خوشحالی مرا فراهم می ساخت وباعث استراحت خاطر من بود در 1)ایه 146 سوره نساء صورتیکه بغیر از امروز روزهای دیگر بدین معنی پی نبرده بودم در نتیجه معلوم شد اعمال سی ساله ام ریایی بوده باری این موضوع کاملا دقیق است و کمتر اتفاق می افتد اعمال مردم از امثال این خیالات واهی خالی باشد ونیز کمتر کسی ازان باخبر میگردد وکسانیکه پرده غفلت از اینمعنی را برمی خود کشند فردای قیامت همه حسناتشان را بصورت سیات ملاحظه میکنند وبالاخره اموریکه هیچوقت توقع نداشته از ناحیه خدا برای انها ظهور پیدا میکند وسیات اعمالشان نمودار میگردد در حالیکه خیال میکردند نیکوکارند. مخلص چه کسی است تمام امت گفته اند هر گاه کسی بعزم سفر بیت الله حرکت وبا خودمال التجاره ای برای فروش حمل نماید حج او با انکه خالص نبوده صحیح است وماجور,جهت این معنی اینست که تجارت موجبات روزی فراهم میسازد وچنانکه سابقا بیان کردیم تجارت نیز عبادتی از عبادتهاست. ودانستید که اگر کسی انجام خیرات متعدده ای را در نظر داشته باشد بهمان اندازه ثواب او مضاعف میشود بعضی بهمین مناسبت خیال کرده اند شخص بازرگان هنگامیکه به مکه معظمه وارد شد از ثواب مناسک واعمال حج برخوردار میشود وتجارت او مربوط باعمال نامبرده نیست بدین جهت عمل حج او خالصا لله واقع شده با انکه این خیال نابجاست.عملیکه مشترک میان اعمال حج وتجارت است طول مسافت است واگر این مسافت را بعنوان تجارت به پیماید ثوابی بر ان مترتب نیست ونیز بعضی خیال کرده اند اگر محرک اصلی شخص بازرگان حج خانه خدا بوده وتجارت عنوان کمک وتابع او را داشته باشد خود سفرش خالی از ثواب نیست وحال اینکه چنین گمان هم مانند فکر سابق بجایی پایبند نیست,اری در صورتی میتوان این معنی را صحیح دانست که تجارت بعنوان گرد کردن سرمایه بوده وحاجتی بسود ان نداشته باشد.همچنین هر گاه حج را بمنظور تفریح ودوری از خاندان خود بجا اورد ودر نیت صوم قصد جلوگیری از خوراکهای زیان اور در نظر بگیرد وبانیت وضوقصد سردشدن بدن راداشته باشد ودرنیت ازادی بنده بداخلاقی باووراحتی خود را در نظر بگیرد وامثال اینها چون این ضمایم مستقل نبوده اند زیانی به اخلاص ندارند واما بخشی از امور ریایی که مضر بحال نبوده در باب ریا وکبر بدانها اشاره نمودیم وموجبی برای اعاده انها نیست. مراتب اخلاص مصباح الشریعه:امام صادق(ع):اخلاص,حالتی است که اعمال فاضله را متضمن بوده وکلید ان قبولی اعمال وتوقیعش رضا و خشنودی خداست بنابراین کسی که خدا از او راضی باشدوکردارش را هر چند اندک باشد بپذیرد او مخلص است وکسی که خدا از او خشنود نباشد وکارهای او هر چند از اندازه بیرون باشد نپذیرد مخلص نبوده. واین موضوع از پیشامد ادم وشیطان بخوبی معلوم میگردد نشانه انکه اعمال بنده مقبول درگاه خدا شده انست که هر چه رادوست میدارد درراه خدا بذل کندودر تمام حرکات وسکون خود قدم خطا بر ندارد واز خودپایداری نشان دهد.مخلص کسی است که اهن روح خود را ذوب میکند ومیوه دلش را ببخشاید وبدینوسیله بکسی که اگاه از حال اوست توجه نماید وزحماتش را در راه اوصرف کند وهر گاه عملی از خود نشان داد بداند اعمالیکه انجام داده و کارهایی که کرده وبرای کسیکه خود را بمشقت انداخته همه ظاهر خواهند شد چه انکه تمام انها را در صورت عمل ,ادراک خواهد کرد واگر عملی در کار نباشد کلید زحمات او بی نتیجه خواهد ماند. اخلاص معنایی است که اگر درکسی ایجاد شود بخوبی میتواند حقیقت تنزیه خدا را از مجموعه نقایص بفهمد و موحد واقعی شود. حضرت علی (ع):هر کسی که قدم در صراط عمل بگذارد بسر حد هلاکت میرسد مگر انانکه بعبادت خدا قیام کنند ومردم پارسا وعابد هلاک میشوند مگر دانشمندان وانها هالکند مگر راستگویان وانها هلاک میگردند مگر مخلصانشان و انها هالک شوند مگر پرهیزگارانشان وانها هالکند مگر صاحبان یقینشان و اینان نیز در خطری بزرگ قرار گرفته اند. الله تعالی: واعبد ربک حتی یاتیک الیقین :(1)خداوند در این ایه به پیغمبر (ع)خطاب میفرماید پروردگارت را عبادت کن تا یقین برای تو پیدا شود.وکمترین پایه اخلاص انستکه بنده تا انجا که طاقت و نیرو دارد درراه محبوب خود جانفشانی کند وبرای علم خود نزد پروردگارش موقعیت ومقامی ,خیال نکند که در نتیجه بر خدا ایجاب نماید تا به اندازه عملش ,عمل او را پاداش دهد زیرامیداند هر گاه خدای تعالی از او مطالبه کند که ایا بحق عبودیت من وفا کردی یا نه ؟بلا شک در پاسخ حضرت کردگاری او عاجز خواهد ماند وکمترین پایه اخلاص دنیوی انستکه تا وقتی در دنیاست مرتکب هیچ گناهی نشود ودر اخرت از شکنجه دوزخ در امان باشد و از نعیم جنت برخوردار گردد. کتاب حقایق قال الله تعالی:(الا لله الدین الخالص)(2) یعنی :نمی باشد دین خالص صافی از هر شایبه ای از ریا یا افتی از عجب وتزین وغیر این،مگراز برای خدای تعالی؛واین است معنی قولش که:الاخلاص تصفیه العمل,والخلاص من طلب العوض علی العمل,والنزول عن الرضا بالعمل. 1)ایه 99 سوره حجرات. 2) ایه 3 سوره زمر (اخراج رویت عمل از عمل )ان است که اعتداد واعتبار به عمل خود نکند و نبیند انکه اوازکسب اوست,پس چگونه مستحق می شود به ان عمل ثوابی را؟بلکه ببیند او را محض موهبتی که جاری گردانیده است اوراخدای تعالی بر دست او؛وبه این خلاص می شود از طلب عوض بر عمل؛پس به درستی که او هرگاه ببیند که هر چیزی که جاری میشود براو از اعمال او وحسنات او,فضل و امتنان از خدای تعالی ,نمی بیند برای او ثوابی.زیرا که نیست از برای او مدخلی در وجود عملش؛چگونه مدخلی باشد اورا وحال انکه او عبدی است ذلیل,نه حولی است از برای او ونه قوتی مگر به خدای تعالی,وعمل نمی باشد مگر به حول وقوت.پس کس که نباشد ازبرای او به نفس خود هیچ گونه حول وقوتی ,نمی باشد از برای او عملی.پس چگونه طلب می کند جزای چیزی را که نکرده است او؟ ومعنی( نزول از رضای به عمل)ان است که استحسان نکند عمل خود را؛پس راضی شود به او؛وبایستد به او؛هرگاه نبیند عمل خود رااز نفس خود,چگونه استحسان می کند اورا وچگونه راضی می شودبه او ومی ایستد بااو؟بلکه بری می شود از او,پس می باشد خالص از برای خدای تعالی,نمیباشد از برای او دراونصیبی ومیبیند انکه مطلوب از او نیست عمل,بلکه مطلوب معرفت وفناست در حق؛پس ساقط میکند عمل را از عین خود. والدرجه الثانیه:الخجل من العمل مع بذل المهجود,و توفیر الجهد بالاحتماء من الشهود,ورویه العمل فی نور التوفیق من عین الجود. (خجل از عمل)بادیدن او فضل از خدای تعالی مستقیم نیست مگر انکه ببیند نفس خود را محل از برای او,پس می بیتد نقص عمل را از نقص محل,مثل طول وجه در مرات طویله؛پس خجل می شود از عیب عمل عارض از برای او به سبب عیب نفسش,که او محل اوست با بذل جهد وطاقت از برای قیام به حق عبودیت؛بدرستی که او عبدی است مامور به این,لابد است از امتثال امر سید. ومعنی قولش که:(وتوفیرالجهد بالاحتما من الشهود) ان است که حکم شهودترک سعی واجتهاد است از برای دیدن عمل در شهود ازمشهود,نه از خود پس واجب است انکه نگهدارد نفس خود راازحکم شهود به انکه ببیند انکه شهود حال باطن است,جاری میشود حکم اوبرباطن نه بر ظاهر.پس بدرستی که ظاهر حال اوحال عبد محکوم علیه مامور به امر سید است.پس لابد است از برای اوازجد درامتثال وبذل وسع در اوبادیدن این عمل به نور توفیق الهی از عین جود,مثل نفس قدرت بر اووطاقت. (و الدرجه الثانیه:اخلاص العمل بالاخلاص من العمل,تدعه یسیرمسیرالعلم,وتسیر انت مشاهدا للحکم(1),حرا من رق الرسم.) 1)اصل:لحکم یعنی:اخلاص عمل ازهرشوبی,حتی بودنش منسوب به تو به وجهی از وجوه,پس خلاص میشوی ازنفس عمل حال کونی که بگذاری اوراکه سیرکند به مقتضای علم ظاهر سیراورا,گوییا(1) علم اقتضا میکند عملی راکه مطابق او باشد,وتعلقی نیست اورا به تو,نه تورا بااو,وتو سیر میکنی دروادی طریقت,مشاهده کننده ازبرای حکم او برتو به مقتضای حکمت ازلیه او پس میباش تو محکوم ازبرای حکم او,ازاد از رق وبندگی خلق.بدرستی که رسم اثراست ومیگویند:(رسوم منازل ودیار)از برای اثاراو,وهرچه ماسوای حق است از خلایق وانچه که جاری میشود براو,اثار قدرت حق تعالی است.پس تووهرچیزی که اطلاق میشود براو اسم غیراو,رسم است,وهرگاه مشاهده کردی حکم حق تعالی رابرخورد وحده ,گردیدی عبدخالص از برای خدای تعالی وخلاص شدن از بندگی کون بالکلیه.(2) امام صادق(ع) میفرمایند که:اخلاص جمع کرده است همه فضایل اعمال ومکارم اخلاق رایعنی فضیلت هر عمل وکمال هرعمل باخلاص است,وکلید اخلاص وعلامت اخلاص قبول شدن عمل است وتوفیق اخلاص رضاوخوشنودی پروردگار است پس هر عملیکه مقبول حضرت باری است وخدا به ان راضی است ان عمل موسوم اخلاص است وصاحب ان عمل مخلص ,هرچندعملش کم باشد,وهر عملیکه مقبول الهی نباشد وحضرت پروردگار به ان عمل راضی نباشد نه ان عمل موسوم باخلاص است ونه عامل مخلص هر چندان عمل بسیار باشد چنانکه ابلیس که مدت مدید عبادت پروردگار کردوچون مقارن باخلاص نبود بترک سجود ادم (ع) همه محو شدوحضرت ادم(ع) بیک استغفار که از روی اخلاص کرد مقبول درگاه احدیت گشت ومستحق درجات عالیه ومراتب لایقه گردید. نشانه قبول عمل وجود استقامت است ومعنی استقامت حاصل نمیشود مگر ببذل کردن هرچه محبوبترست وتعلق باو بیشترست بارباب حاجت,ومستقیم بودن در جمیع افعال واعمال وحرکات وسکنات یعنی هر فعل وعملیکه ازاو صادر شود ثواب داردنه خطا. می فرماید که :هرکه درصددانستکه هر عملی که ازاو صادر شود خالص باشد واز اغراض فاسده زایفه خالی باشد میگذرد روح خود را ومیریزد خون خود را در تقویم علم وعمل وعامل ومعمول یعنی باید نهایت سعی بعمل اردوغایت بذل جهد نماید تا علم او از اخلاص بیرون نرود وعمل او مقبول باشد وخود در سلک عامل حقیقی ومعمول او در سلک معمول حقیقی مندرج باشد,و هر که باین مرتبه رسید وافعال واعمال خود را از غل وغش خالص کرد پس بتحقیق که رسیده است بجمیع مراتب خیرونیکویی,واز هرکه فوت شود این مرتبه علیا پس بتحقیق که فوت شده است از او جمیع خیرات ومبرات ,واین چنین اخلاص از لوازم تنزیه وتوحید حقیقی الهی است. 1)اصل:سیر ار را که 2)کتاب:انیس العارفین , مولف:صفی الدین محمد طارمی ممکن است که مراد به (اول) اول تعالی باشد ومراد حضرت باری باشد,وممکن است که مراد اول باشد واول انسب است,چراکه عدول از اسم حضرت به اول وجه ندارد بهرحال نابود وبیاعتبارست هر عملی که جز عبادت وبندگی حق باشدوعمل عبادت وبندگی هم نابود وناچیزست مگرعبادت کسانی که عبادت ایشان از روی علم ودانش باشد وعبادت مقرون بعلم بی اعتبار ونابود استمگر علمی که صاحب ان علم در گفتار وکردار صادق باشد وعلمای صادق هم عبادت ایشان نابود وناچیز است مگر عبادت علمای که عبادت ایشان از روی اخلاص باشد,وعبادت مخلصان نیز نابود است مگر انانکه پرهیزگار باشند, وعبادت پرهیزگار نیز نابود است مگر انانکه تقوای ایشان از روی یقین باشد,واهل یقین هم در خطرعظیماند که ایا سالم توانند جست یا نه؟ خداوند عالم به حبیب خود میفرمایدکه:بندگی کن پروردگار خود را تا فرارسد ترا موت ونسبت ایشان به موت داد نه به مخاطب بواسطه تلخی موت واشارات بانکه موت نه چیزی است که ادمی باختیار خود به ان برسد وبه مردن راضی شود پس درحکایت موت گویا موت بان رسیده است نه او به موت,یا اشاره باشد بعظمت مرتبه موت باعتبار اهوال قبل از موت وبعد از موت یعنی ازبس که موت در نهایت خوف وهول است رسیدن بنده ضعیف باو متعسر بلکه متعذرست واگر واقع شود از طرف موت متصورست نه از طرف بنده چنانکه از خواجه جمال الدین محمود شیرازی روزی بخدمت استاد عرض کرد که شیخنا ایا روزی باشد که ما بفضیلت برسیم وفی الجمله مارا ترقی علمی حاصل شود و درعداد فضلا توانیم بود؟ استاد فرمود که:شما هرگز به فضل نمیرسید اما فضل به شما میرسد.صوفیه یقین را تفسیر میکنند بمرتبه وصول بحق یعنی هرکه از ریاضات ومجاهدات وترک تعلقات بدنی ورفض غواشی هیوانی واصل بحق شد دیگر عبادت وتکلیف از او ساقط است واز قلم تکلیف بیرون است .پست ترین مرتبه اخلاص بذل کردن طاقت است در عبادت انقدر که ممکن باشد وبا وجود بذل وجهدوطاقت طاعت وعبادت را بیقدر وبی اعتبار دانستن ,وگفتن که:بارالها من بسبب این عمل مستحق اجر وثواب نیستم واگر از من انچه حق عبادت وبندگی است مطالبه فرمایی کی هرگز از عهده ان بیرون میتوانم امد...؟ پست ترین مرتبه کسی که عملش محض از برای خداست ومغشوش بغرض دیگر نیست ادنای مرتبه اودردنیا سلامت از اثم وگناه است ,ودر اخرت نجات از عذاب جهنم وفایز شدن بدخول بهشت.(1) 1) کتاب:مصباح الشریعه ومفتاح الحقیقه , مولف:عبد الرزاق گیلانی(ره) نتیجه گیری اخلاص که یکی از فضایل انسانی و از کرامات انسانی است تا هنگامیکه او بین خواست خود وخواست واراده الهی ,امر محبوبش را بر خود مقدم می دارد واز خواسته شخصی اش صرف نظر کند.ودر برابر فرامین الهی,سیر تواضع فرو می اورد.پس میتوان اخلاص را کلید تمامی فضایل انسانی به شمار اورد چرا که ادمی انگاه که نفس خویش وخواسته های انرا پایمال میکند و بی اهمیت به انها به طرف خواسته محبوب وخالق خویش می شتابد,تواناییجمع تمامی کرامات را در خود دارد. انسانی که افکار نا پاک را از خود دور می سازد ودر تمام اعمال خود خداوند را مد نظر دارد. شایستگی وصول به سایر مراتب وصول به خداوند را نیز دارد. زیرا او به گفته پروردگارش که مردم مامور شده اند تا با اخلاص کامل خدا را عبادت کند عمل کرده است.پس پروردگارش نیز به او توجه میکند و زمینه معرفت بیشتر بنده را نسبت به خود فراهم میکند.خوشا به حال انانکه اخلاص را در تمام اعمال و زندگیشان گنجانده اند. (خدایا ما را فرصت ده تا با اخلاص بندگی کنیم) منابع: اخلاق اسلامی؛محمد علی سادات اخلاق عارفان ؛دکتر مهین پناهی انیس العارفین ؛صفی الدین محمد طارمی حقایق؛ مولی محسن فیض کاشانی مصباح الشریعه ومفتاح الحقیقه ؛عبدالرزاق گیلانی
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد